نگاهت همجو باران است
وقلبم همچوکو یر
ومیدانی که کویربدو ن اب باران زنده می ماند
پس برو بمیر!
تاریخ: شنبه 12 / 6 / 1392برچسب:کتیج ,کتیج شعر,تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
ای عشق ای عشق
ای تجسم حقیقت مطلق
چه سنگین چه باوقار
ازکوچه های دلتنگیم عبورمیکنی
تاریخ: چهار شنبه 11 / 6 / 1392برچسب:کتیج ,کتیج شعر,تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
شب رفت صبوح امد
غم رفت فتوح امد
معشوقه به سامان شد
عیدامدعیدامد
یاری که رمیدامد
معشوقه به سامان شد
تابادچنین باد
ارسال توسط حامدرئیسی
وآه اگر آزادی سرودی می خواندکوچک همچون گلوگاه پرنده ای هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماندسالیان بسیاری نمی بایست دریافتی راکه هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است.
ارسال توسط حامدرئیسی
و عشق راکنار تیرک راه بندتازیانه می زنندعشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...روزگار غریبی است نازنین...آنکه بر در می کوبد شباهنگام به کشتن نورامیدت آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
ارسال توسط حامدرئیسی
ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﮔﻔﺖ : ﻣــــﯿﻞ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﻫﻢﺑﻪ ﺩﺭﯾـــﺎ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺷﻨـــﺎ ﮐﻨﯿﻢ ؟ﺣﻘﯿﻘــﺖ ﺳﺎﺩﻩ ﻟــﻮﺡ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻮﻝ ﺧﻮﺭﺩ . . . ﺁﻥﺩﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﻓﺘﻨﺪ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪﺳﺎﺣﻞ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﺩﺭﻭﻍﺣﯿﻠــــﻪ ﮔـــﺮ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ… … … … … … …ﺭﻓﺖ . . .ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻋــــﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ ،ﺍﻣﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﺩﺭ ﻟﺒــــــﺎﺱ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎ ﻇﺎﻫﺮﯼﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ارسال توسط حامدرئیسی
با بُغض نوشتم !.!.!این نوشته را با بُغض نوشتم !.!.!لُـــطـــفــابا درد بخوانـــــــ ...من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام فقط کمی تو را کم اورده ام....یادت هست؟میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارم ها؟حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اندبا این همه واژه چه کنم؟تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازمباید خوب باشم من خوبم ....من آرامم......من قول داده امفقط کمی بی حوصله ام آسمان روی سرم سنگینی میکندروزهایم کش امده هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارندچون من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام اما شبها..وای از شبهاهوای این دلتنگی دیوانه ام میکندموهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرندتک تک نجواهای شبانه ات لا به لای آرزوهایم خانه کردهکاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابملالایی ها پیشکش من خوبم ....من آرامم......من قول داده امفقط نمیدانم چرا هی آه میکشم آهوآهو بازم آه خسته شدم از این همه آه شبها تمام آه ها در سینه منندان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم اما حیف که قول داده ام من خوبم ....من آرامم......ولی دلتنگتم....همین...:))+
تاریخ: جمعه 6 / 6 / 1392برچسب:کتیج _~شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
بارانی ...........با همه ی بی سر و سامانی مباز به دنبال پریشانیم طاقت فرسودگی ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی ام آمده ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه ی توفانی امدلخوش گرمای کسی نیستم آمده ام تا تو بسوزانی ام آمده ام با عطش سالهاتا تو کمی عشق بنوشانی ام ماهی برگشته ز دریا شدمتا که بگیری و بمیرانی ام خوبترین حادثه می دانمت خوبترین حادثه می دانی ام حرف بزن ابر مرا باز کن دیرزمانی است که بارانی ام حرف بزن حرف بزن سالهاست تشنه ی یک صحبت طولانی ام ها...به کجا می کشی ام خوب من؟ها...نکشانی به پشیمی ام؟+
تاریخ: جمعه 6 / 6 / 1392برچسب:کتیج _~شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
آخرین مطالب