تارنگاربخش کتیچ
تارنگاربخش کتیچ
دیشب بعد از نماز مغرب جلسه یی تحت عنوان هم اندیشی بین علما، فرهنگیان ودانشجویان در مدرسه ی دینی خدیجه الکبری بخش کتیج برگزار شد.حضور ریاست محترم اداره ی آموزش وپرورش شهرستان فنوج جناب اربابی وهمچنین بخشدار محترم اقای بلوچ رنگ وبویی دیگربه جلسه داده بود. اقای نارویی به عنوان نماینده ی فرهنگیان واقای ریسی به عنوان نماینده ی دانشجویان پای تریبون رفتند واز دغدغه های همکاران ودوستانشان گفتند. تعدادی از دانشجویان هم شروع به انتقاد از عملکردهای مختلف آموزش وپرورش وبخشداری کردند،من هم به نوبه ی خود وبه عنوان کسی که از نزدیک فاجعه ی آموزشی رخ داده درسطحی خاص از مدارس کتیج را به عین دیده بودم انتقاداتی را از بعضی از فرهنگیان که در انجام کوچکترین وظایف خود کوتاهی میکنند کرده بودند کردم که با استقبال نه چندان گرم بعضی از اموزگاران مقطع ابتدایی همراه بود. شایدلازم باشد که کمی گفته های دیشب خود را روشن تر بیان کنم تا فرهنگیان بزرگوار زود قضاوت نکنند،من در سخنان دیشبم همه ی معلمین مقطع ابتدایی را مقصر وگناهکار خطاب نکردم ونمیکنم، اما منکر آن هم نمیشوم که بعضی ها در ایفای نقش خود کوتاهی میکنند.دلیل اینکه چرا بعضی از دوستان چنان از سخنان من بر آشفتند که گویی خدای ناکرده باهم پدر کشتگی داریم را خودم هم نمیدانم!وقتی خود اقای اربابی و یکی از آموزگاران دوره ی متوسطه وراهنمایی از نبود سوادکافی دربین بعضی از دانش اموزان حتی درحد نوشتن اسم خودگلایه دارند وبه آن اذهان هم میکنند چرا برخی دوستان هنوز هم بر طبل خود میکوبند؟؟!! به هر حال منظورمن از سخنان دیشب نه توهین به مقام معلم وجایگاه والای آن بود ونه خدای نکرده زیرسوال بردن شخص ویا افرادی خاص، فقط امیدوارم تلنگری باشد برای آن دسته از معلمین که و ظیفه ی پیامبر گونه ی خود را فراموش کرده اند. به هرحال نهایت قدردانی وسپاس گزاری را از تمامی معلمینی که صادقانه تلاش میکنندتا به وظیفه ی خود جامه ی عمل بپوشانند راداریم وامیدواریم در پناه ایزد پاینده و موفق باشند-نهایت معذرت خواهی و عذر را از تمامی کسانی دارم که از سخنان من بردداشتی متفاوت داشته اند و احساس کرده اند که به مقام وجایگاه آنها توهین شده است ویا اینکه ما نسبت به زحمات این عزیزان بی تفاوت هستیم.


ارسال توسط حامدرئیسی
بازم حرفهای پوچ وتوخالی، بازم خبری از عمل نیست.آقای دهیار پرچماتون بالاست، پرچمای خودتون رو نمیگم ا پرچم ایی که قراربود یک ماه پیش نصب کنید رومیگم. آقای بخشدار آقای دهیارپیگیر قول آقای اربابی که خردادماه همین امسال تو مسجد جامع کتیج به مردم دادن هستید؟؟؟اصلا میدونید قولشون چی بود؟؟ آقای دهیار آقای بخشدار ما پرچم نمیخوایم،ما یه جاده ی درست وحسابی هم داخل شهر هم خارج شهر میخوایم، ما یه شهر درست وحسابی میخوایم نه شهری که فقط از مسوولینش حرف بشنویم. کتیج وفنوج همزمان تبدیل به بخش وشهرستان شدن چرا فنوج هرروز پیشرفت میکنه ونهادها وسازمانهای مختلف داخلش راه اندازی میشه ولی کتیج راکد مونده؟؟؟ چرا یه مدیریت درست در مورد جاده ی داخل شهر نمیکنید؟؟ اصلا این جاده ست!!! هر گوشه ش صدتا سوراخ وچاله داره، هرکسی هم که یه مغازه کنار جاده میسازه یه سرعت گیر کنارش میسازه!! آخه این چه وضعشه!! تاکی قراره اینجوری بمونیم؟؟ کی قراره جاده های فرعی کتیج آسفالت بشه؟؟؟ کی قراره ما واقعا بخش بشیم؟؟ واقعا کی؟؟؟؟؟؟


تاریخ: دو شنبه 27 / 10 / 1393برچسب:کتیج,کتیچ,
ارسال توسط حامدرئیسی

یروز اولین  نمایشگاه لوازم التحریردرکتیج به راه افتاد که بااستقبال خوبی ازطرف مردم روبه روشد.امادراین بین صحبت هایی درباره ی سرقت بعضی ازوسایل افرادی که وسایل خودرابرای فروش به این نمایشگاه اورده بودندبه گوش میرسد البته ماامیدواریم این حرفهاصحت نداشته باشن واگرواقعاحقیقت داره افرادخاطی شناسایی وموردمجازات قراربگیرن




تاریخ: یک شنبه 4 / 7 / 1393برچسب:کتیج,تارنگارکتیج,
ارسال توسط حامدرئیسی

 باعرض سلام خدمت همه ی همشهریای گلم، امیدوارم حالتون خوب خوب باشه.ازسلام وعلیک که بگذریم میرسیم به جریانات بخش شدن کتیج وباقی ماجرا....امروز نوزدهم شهریوره یعنی چهارده روز ازمعارفه ی بخشدارمون میگذره والبته بیش از یک سال ازنامه ی بخش شدن کتیج اما......سوتفاهم نشه یه وقت فکرنکنیدکه ماانتظارداریم ظرف یه مدت کوتاه توکتیج انقلاب بشه وتمام ادارات ونهادهای لازم برای یک بخش ایجاد بشه امابه نظرم خیلی عادلانه ومنطقیه که دهیارکه نه بهتره بگیم شهردار وشورای شهرحداقل این تابلوهای اول وآخرشهرروتغییربدن تاحداقل ماهم دلمون خوش باشه!!!فکرکنم این کمترین کاری که میشه کرد ولی متاسفانه هنوز خبری از همین هم نیست، ماکه خبرنداریم دلیل این همه تعلل واسه این کارکوچیک چیه ولی مطمئنم این کارهیج ربطی به هیچ اداره یاسازمانی نداره تابعضی ازدوستان دلیل تراشی بکنن که فلان سازمان اجازه ی همچین کاری رو نمیده، به هرحال امیدواریم حداقل تغییرات روتوشهرمون به عنوان یه بخش ببینیم وراستی خیلی هم امیدواریم شورای شهرمون این وبلاگشون رودوباره بروز رسانی بکنن که مردم هم یه راه واسه دادن پیشنهاد ونظر وانتقادداشته باشن




تاریخ: جمعه 19 / 6 / 1393برچسب:کتیج, تارنگاربخش کتیج, کتیج, بخش کتیج,
ارسال توسط حامدرئیسی
بله وبالاخره کتیج بعدازمدتها بخش شد اونم چه بخشی!!!!! بیاوببین، اصلا کیف میکنی!! الان یه پنج روزی میشه که ماصاحب بخشدارشدیم ودیگه مثلاً بطورکامل بخش شدیم ولی ماکه علائمی ازبخش بودن نمیبینیم.حتی تابلوی اول شهرهم که خیلی وقته فقط سبزرنگ بودنش معلومه اونم اگه ازنزدیک نگاه کنی هم تغییرنکرده،راستی یه خبرهم ازچاله های موجودتوسطح شهر که یه زمانی قراربودتیربرق بره داخلشون، همین چندروزپیش یکیشون روپرآشغال کرده بودن وداخلش آشغالاروآتیش زده بودن، حالاماکه نمیدونیم کارکی بوده ولی هرکی بوده دیده این چاله که بکاری نمیادآشغالاش روریخته اون تو وآتیششون زده+والا من که نمیدونم شورای شهرما میان تووبلاگای ماومطالب مارو میخونن یانه؟؟! به هرحال به عنوان یه شهروندکتیجی چندتاانتقادازشورای شهرم دارم؛ اول اینکه تواین مدت یکسال اعضای شورا چندبارجلسه داشتن؟آیاگزارشی ازاین جلسات واهدافشون برای شهررودراختیارعموم مردم قراردادن؟؟؟ من حدودسه ماهی میشه که اومدم کتیج ولی حتی یکبارهم ندیدم که یکی ازاعضای شورا بخوادروز جمعه ودرحضورمردم درمسجدجامع ازاقدامات ویاهاداف شورا حرفی بزنه!!!!! مامثلا بخشیم ا!!!!!! شورافقط یه وبلاگ جهت دریافت نظرات مردم داره که اونم آخرین بروز رسانیش ماله اسفند ماه سال گذشته است!!!!!!اقایون شورا اینجوری میخوایدبامردم درتعامل باشید وبه نظرات وپیشنهاداتشون گوش کنید؟؟؟؟؟؟؟امیدوارم ماواقعابخش شده باشیم ونه فقط حرفا-مردم وقتی میشنون که کتیج بخش شده خوشحال میشن امااین خوشحالی زمانی معنی واقعی به خودش میگیره که ماامکانات واداره جات مخصوص یک بخش واقعی روداشته باشیم وگرنه بخش بودن اسمی وظاهری کدوم آدم رو واقعاخوشحال کرده که مادومیش باشیم، امیدواریم شورای شهرماباکمک همدیگه ویاری خدای متعال واقعا کتیج روبه عنوان یک بخش به چیزی که لایق هم خودکتیج وهم مردم کتیج هستش برسونن


ارسال توسط حامدرئیسی
سرپرست سازمان میراث فرهنگی وگردشگری سیستان وبلوچستان گفت:قدمت سفال وسفالگری دراین استان باتوجه به ظروف سفالی کشف شده درنواحی دهانه ی غلامان وروستای دامنبه دوهزارسال پیش ازمیلادمسیح مربوط میشود. به گزارش باشگاه خبرنگاران زاهدان، شه بخش افزود:سفالگری هنر وصنعت ظریف وحساسی است که ازشرق سرچشمهمیگیردوآمیزه ای ازدقت نظر، تیزبینی وزیباشناسی شرقی است.همچنین وی افزود که ساخت سفال اکنون درمناطق کلپورگان سراوان وروستای کوهک سرباز فعال است


ارسال توسط حامدرئیسی
6 تایی هاتو که 6 تات خیلی قشنگه!ادعاهات خیلی عجیبه!تو که این همه نگاهت واسه داور خیلی لطیفه!میدونستــــــــــــــــی که 6 تات شکل یه نقاشیه که کیسه کشو توش میشه کشید!میدونستــــــــــــــــی یانه؟؟میدونستی رفتنت به دسته 3 کاریه که هیشکی نکرده؟میدونستــــــــــــــــی یانه؟؟میدونستی پرسپولیس تا به ابد سرورته؟!میدونستــــــــــــــــی یا نه؟؟میدونستی کریمی تا به ابد کابوسته؟!میدونستــــــــــــــــی یا ن


ارسال توسط حامدرئیسی
شب سردی است ومن افسرده. !راه دوری است وپایی خسته .‏!تیرگی هست وروشنایی مرده .‏!‏ میکنم تنهاازجاده عبور ‏_! دورماندندزمن ادم ها .‏!‏ سایه ای ازسردیوارگذشت .‏!‏ غمی افزودمرابرغم ها , ! m !


ارسال توسط حامدرئیسی
افتاب است وبیابان چه فراخ‏! نیست درآن نه گیاه و نه درخت ! غیراوای غرابان ,دیگر ‏_‏ ‏_‏ ‏_‏ ‏_‏ بسته هربانگی ازاین وادی رخت ! درپس پرده ای ازگردوغبار ! نقطه ای لرزدازدورسیاه : چشم اگرپیش رودمیبیند آدمی هست که می پوید راه . ‏§‏‏§‏ m §§


تاریخ: دو شنبه 30 / 6 / 1392برچسب:کتیج,کتیج تارنگارحامدرئیسی شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
ریخته سرخ غروب جابه جابرسرسنگ‏!‏ کوه خاموش است می خروشدرود‏!‏ مانده دردامن دشت خرمنی رنگ کبود‏!‏ سایه آمیخته باسایه سنگ باسنگ گرفته پیوند‏!‏ روزفرسوده به ره می گذردجلوه گرامده درچشمانش‏!‏ نقش اندوه پی یک لبخند‏(‏ ‎( m


تاریخ: دو شنبه 30 / 6 / 1392برچسب:کتیج,کتیج تارنگارحامدرئیسی شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
شتیانی: اگر مجبور نبودیم جلوی دعوای آنها را بگیریم، بیشتر از شش گل می زدیم/ به خاطر گریه استقلالی ها، قید خوشحالی را زدیم) 11 Votes (پرسپولیس نیوز : مدافع ملی پوش و پیشین پرسپولیس گفت: در روز بازی 6تایی ها می توانستیم گل های بیشتری بزنیم. حداقل می توانستیم تا هشت گل جلو برویم اما از یک سو خودمان غافلگیر شده بودیم و از سویدیگر در 15 دقیقه پایانی حواسمان به میانداری بین بازیکنان استقلال بود که بهم می پریدند و باید جدایشان میکردیم.ابراهیم آشتیانی یکی از حماسه سازان بازی 6تایی ها بود. مردی که اولین پاس گل را داد. او در گفتگویی اختصاصی با سایت باشگاه پرسپولیس درباره آن بازی تاریخی صحبت کرد.از روزهای قبل از بازی بگویید، مثل اینکه قبل از آن دربی تمرینات خیلی منظم نبود؟آن روزها اردوهای تیم ملی خیلی طولانی بود. حدود هشت نفر ملی پوشبودیم. بازی های مقدماتی جام جهانی بود و با استرالیا بازی داشتیم. استقلالیها هم شرایط مشابهی داشتند. حدود یک هفته قبل از بازی به تمرینات برگشتیم.با این اوصاف سریع هماهنگ شدید؟هماهنگ بودیم. آن زمان مثل الان نبود که هر سال بازیکن عوض شود. ما سال ها کنار هم بازی کرده بودیم وهمه همدیگر را می شناختیم.مثل اینکه آلن راجرز که به مرخصی رفته بود و شب قبل از بازی آمد، مگر آن روزها بازی های دربی مثل الان حساس نبود؟اتفاقا خیلی حساس بود. برای همان بازی ورزشگاه پر شد. حتی دوربین ها هم اول آنجا مستقر بودند، بعد گفتند برای مسابقات کشتی مقامات می روند ودوربین ها منتقل شدند.آن روزها نسبت تماشاگران چطور بود؟آن روز شاید کمتر از 20 درصد ظرفیت ورزشگاه استقلالی بودند، بقیه پرسپولیسی بودند.واقعا؟بله، استقلالی ها یک گوشه نشسته بودند. پرسپولیس طرفداران خیلی بیشتری داشت. طرفداران پرسپولیس از شاهین آمدند و طرفداران استقلال گروهی از طرفداران دارایی بودند. طرفداران شاهین هم خیلی خیلی بیشتر از طرفداران دارایی بودند. می توانم بگویم حتی طرفداران دارایی بیشتر از استقلالی ها بودند.در غیاب راجرز، بهزادی تیم را تمرین می داد، روز بازی چه کسی تیم را هدایتکرد؟راجرز خودش هدایت تیم را بر عهده داشت ولی آن روزها این مسائل مطرح نبود. همه با تمام وجود در خدمت تیم بودیم و دلیل موفقیت ما هم همین بود.شروع آتش بازی هم با پاس گل شمابود؟آن روزها خیلی سرحال بودم. یکی از بهترین بازی های عمرم بود. من یک توپ را سانتر کردم. منصور رشیدی آمدتوپ را جمع کند، نتوانست و توپ به تیر دروازه خورد، در برگشت حسین کلانی امان نداد.وقتی دو گل زدید، در بین دو نیمه، راجرز نمی خواست با احتیاط بازی کنید؟او اتفاقا ما را تهییج کرد. می گفت با این بازی می توانیم به گل های بیشتری برسیم.وقتی چهار گله شدید چقدر دنبال زدن گل های بیشتر بودید؟ما می توانستیم آن روز به هشت یا حتی ده گل برسیم. در 15 دقیقه آخر شرایط خاصی بوجود آمد. استقلالی ها دیگر نمی توانستند بازی کنند. مرتب با هم جنگ لفظی داشتند. تقصیرها را گردن هم می انداختند. ما در آن 15 دقیقه بخشی از حواسمان به آنها بود. با تعداد زیادی از آنها در تیم ملی همبازی بودیم. بخشی از تمرکزمان روی این مساله رفته بود که میانداری کنیم تا آنها با هم درگیر نشوند. خودم چند بار آنها را از هم جدا کردم.این اتفاقات در جریان بازی روی داد؟در همان جریان بازی اتفاق افتاد و اگر درگیر این مساله نمی شدیم، حتما گل های بیشتری می زدیم. آخر بازی هم اکثرآنها روی زمین افتاده بودند و گریه می کردند. ما دیگر سراغ خوشحالی کردن و کری خواندن نرفتیم. وقتی دیدم حال آنها خیلی بد است و بچه های استقلال زار زار گریه می کنند سراغشان رفتیم و به آنها دلداری می دادیم. زیر بغل آنها را گرفتیم تا به طرف رختکن خودشان بروند.چه چیزهایی می گفتید؟هر چیزی که به ذهنمان می رسید تا آنها را آرام کند. مثلا می گفتیم این بازیرا شانسی بردیم.پیروزی با 6 گل که شانسی نمی شود؟باید یک چیزی می گفتیم که تحمل آن شکست برایشان آسانتر می شد.و کاسه، کوزه ها سر جواد ا...وردی شکست؟او را قربانی کردند، وگرنه اکثر گل ها روی ضربات راه دور بود یا اینکه دروازه بان و سایر مدافعان بیشتر مقصر بودند. استقلالی ها سال ها تلاش کردند آن بازی را از ذهن همه خارج کنند ولی هیچگاه موفق نشدند.نسبت به دربی که در آن زاید سه گل زدچه حسی دارید، بسیاری هیجان آن را با بازی 6تایی ها مقایسه می کنند؟آن بازی برای همه ما لذت بخش بود. پرسپولیس 10 نفره در 10 دقیقه بازی را بر گرداند اما اصلا به پای دربی 6 تایی ها نمی رسد. اگر به دربی 6 تایینمره 100 بدهیم، به آن بازی نمره 70 می دهم.شرایط پرسپولیس برای دربی روز جمعهرا چطور می بینید؟امیدواریم اتفاقاتی مانند اشتباهات داوری این بازی را تحت تاثیر قرار ندهد. اعتقاد دارم پرسپولیس شرایط بهتری نسبت به استقلال دارد. پرسپولیس حتیدر روزهایی که باخته است، سرتر از استقلال بازی کرده ولی الان فکر می کنم هم نتیجه و هم بازی بهتر برای پرسپولیس خواهد بود. الان تیم جوانی بسته شده است و اتفاقا این جوان ها خیلی خوب جواب داده اند. پرسپولیس بهموقع و هوشمندانه نقطه ضعف خود راتبدیل به نقطه قوت کرد. الان با حضور نفراتی مثل؛ حقیقی، دهنوی، کفشگری، صادقیان و عالیشاه، خط هافبک پرسپولیس به نقطه قوت بدلشده است تا مشکل سال قبل برطرف شود. الان این تیم پرسپولیس می تواند پایه تیمی باشدکه حتی به قهرمانی آسیا برسد


تاریخ: شنبه 12 / 6 / 1392برچسب:کتیج,کتیج ورزش ,کتیج تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
بنابرخبرهای رسیده ازجلسه چند روزپیش اعضای منتخب شوراکتیج دربخشداری فنوج اقای عوض کدخدابعنوان رئیس شوراویو نس بارانی معاو ن واقای رضابارانی منشی انتخاب گر دیدند ضمن ار زو ی موفقیت برای این عزیزان درابادانی کتیج چندابهمام د ر این انتخاب ها برای مر دم کتیج پیش امده اول اینکه :همه انتظار داشتن اقای غلام بارانی بعنوان رئیس انتخاب شو ند 2سوال پیش می اید1‏_اقای غلام بارانی خوداز رئیس شدن کنار رفته2‏_یا دیگراعضابه ایشان رأی نداده اند . د ر دوره های پیشین اعضای شوراهمو اره باهم اختلاف داشتن که همه ضر ر ان متوجه کتیج ومر دم می شد بنظرمیرسدکه اختلافاتی بین اعضا شورای منتخب جدید پیش امده و این اختلا ف برای همه مشخص شده وقابل کتمان وتکذیب نیست د ر پایان بعنوان یک شهرو ند ازاعضاشوارمنتخب تقاضادارم که بخاطراحترام به رأی مر دم اختلاف هاراکناربگذارندو برای ابادانی شهرکوشش کنند


تاریخ: شنبه 12 / 6 / 1392برچسب:کتیج,کتیج شورا,تارنگارحامد رئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
شب رفت صبوح امد غم رفت فتوح امد معشوقه به سامان شد عیدامدعیدامد یاری که رمیدامد معشوقه به سامان شد تابادچنین باد


تاریخ: سه شنبه 10 / 6 / 1392برچسب:کتیج ,شعرعاشقانه,تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
وآه اگر آزادی سرودی می خواندکوچک همچون گلوگاه پرنده ای هیچ کجا دیواری فرو ریخته برجای نمی ماندسالیان بسیاری نمی بایست دریافتی راکه هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است.


تاریخ: یک شنبه 8 / 6 / 1392برچسب:کتیج,شعر,تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
و عشق راکنار تیرک راه بندتازیانه می زنندعشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...روزگار غریبی است نازنین...آنکه بر در می کوبد شباهنگام به کشتن نورامیدت آمده است نور را در پستوی خانه نهان باید کرد


تاریخ: یک شنبه 8 / 6 / 1392برچسب:کتیج,شعر,تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﮔﻔﺖ : ﻣــــﯿﻞ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺎ ﻫﻢﺑﻪ ﺩﺭﯾـــﺎ ﺑﺮﻭﯾﻢ ﻭ ﺷﻨـــﺎ ﮐﻨﯿﻢ ؟ﺣﻘﯿﻘــﺖ ﺳﺎﺩﻩ ﻟــﻮﺡ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻮﻝ ﺧﻮﺭﺩ . . . ﺁﻥﺩﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺳﺎﺣﻞ ﺭﻓﺘﻨﺪ ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪﺳﺎﺣﻞ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﺩﺭﻭﻍﺣﯿﻠــــﻪ ﮔـــﺮ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ… … … … … … …ﺭﻓﺖ . . .ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻋــــﺮﯾﺎﻥ ﻭ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ ،ﺍﻣﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﺩﺭ ﻟﺒــــــﺎﺱ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎ ﻇﺎﻫﺮﯼﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ


تاریخ: یک شنبه 8 / 6 / 1392برچسب:کتیج,داستان,تارنگارحامدرئیسی,
ارسال توسط حامدرئیسی
به پاکی ات قسم...یه زمانی بود که ...فكر ميكردم ديگر كسي زيبا نيست... كه ديگر كسي پاك نيست!كه با هم بودن هايشان از سر دلتنگي نيست و از روي نياز است!كه حرف هايشان حرف نيست... قولهايشان قول نيست...دوستت دارمهايشان بيخوديست... و حافظه شان كوتاه مدت است...!عشق هايشان پوچ است ودر يك لحظه ي كوتاه به فراموشي سپرده خواهد شد!شيطنت هايشان از روي سادگي نيست...اشك چشم هايشان واقعي نيست...تمساحي كه اشك ميريزد قابل اعتماد نيست!!!گرماي دستت را نميخواهند... پاكي نگاهت را نميخوانند!تفاوتت را با بقيه نميدانند!!!تا اينكه " تو " آمدي و كاري كردي كه به تو اعتماد كنم ......و درآخر مُهر تاييدي زدي بر تمامي افكاري كه داشتم و رفتي...و من تنها به اين دلخوشم كه اشتباه نميكردم


تاریخ: چهار شنبه 4 / 6 / 1392برچسب:کتیج ,
ارسال توسط حامدرئیسی
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 104
بازدید کل : 187377
تعداد مطالب : 281
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1



Alternative content